جایگاه “نق”؛ “انتقاد” و “تقدیر” در برههی حساس انقلابهای منطقه
خرداد ۱۱ام, ۱۳۹۰ دسته انقلاب اسلامی, سیاست خارجی | ۲۶ دیدگاه »
به نام خدای زهراء
# بعضی از دوستان؛ خیال میکنند که من میخواهم با ابراز نظرات و موضعگیریهای معمولاً مخالف ، خودی نشان داده و متفاوت باشم. اما حقیقت این است که اگر انصاف را چاشنی زاویهی نگاهمان کنیم، متوجه خواهیم شد که همیشه الزاماً حق با اکثریت نبوده و نیست، حالا چه میخواهد این اکثریت همان اکثر الناس باشد، چه اکثر الخواص!
البته اِلمانهایی که از سوی دلسوزان امتحان پس داده ارسال میشود، تا جایی که مغایرتی با اصول و مبانی عقل و نقل(!) نداشته باشد بسیار مفید و کارساز است.
# اما راستش را بخواهید مشکل جای دیگری است، ما “نق زدن” را در حد اعلا انجام میدهیم، “انتقاد” را بدآموختهایم و چیزی به اسم “تقدیر” را اساساً بلد نیستیم. اشتباهات را “درشت” مینویسم و “درست” ها را وظیفه محسوب کرده و زیر قالی پنهانشان میکنیم. همیشهی ایام لیست “بدهایمان” بلند بالاست همراه با ضربدرهای فراوان جلوی اسمشان و لیست “خوب هایمان” معیوب و ناقص و کجدار و مریز.
“نق زدنهایمان” همراه با “حب و بغض شخصی” است و برانگیزانندهی آتش لجاجت طرف مقابل؛ “انتقادهایمان” آمیخته با “انتقام” و بدون ارائهی راهکار است و اصولاً مگر “تقدیر” هم میکنیم؟
# به طور مثال من در این نوشته بنا داشتم یک تقدیر و تشکر درست و حسابی از صدا و سیما داشته باشم. بی انصافی است اگر “نود” شبکه سه را ببنیم و صدایمان دربیاید اما برنامههای متنوع “العالم” که تنها مالجاء انقلابهای منطقه است را بی خیال شویم.
برادرم که یکباری عرض کردم با من حتی تضاد فکری هم دارد؛ از آن سوی آب هربار موکداً تاکید میکند شما در آب هستید و قدر نمیدانید و تا نبینید متوجه نمیشوید که این “العالم” و “پرس تیوی” با حرکت در جهت مخالف خیابان یکطرفهی امپراطوری خبری غرب، چه بر سر اربابان رسانه آورده و به جرات میتوان گفت خط اول رسانهای انقلابهای منطقه است.
# حالا از اینها هم که بگذریم در بعد مسائل داخلی هم کم پیشرفت نداشته. “سمت خدا” ، “راز”، “گلبرگ“، “دیروز امروز فردا” (هر چند بدون حضور یامینپور در حد یک گفتگوی ویژهی خبری افت کرده)؛ “هفت“، “طرحی برای فردا” “مختارنامه“، “صرفاً جهت اطلاع“، “بهـ روز” و حتی “نیم روز” تنها در یک طرف قصه و مابقی کارها برای عام جامعه هم در جای خود، بعلاوهی توسعهی کمی ؛ همه و همه کارهایی است که دارد صورت میگیرد.
# هر چند حرف زیاد است در خصوص این مقولهی مهم “تبلیغات” که از نظر امام راحل در راس امور است و مثلا اگر ما به اندازهی کمی و کیفی “چیتوز” و “چاکرز” تبلیغ “نماز اول وقت” میکردیم الان بسیار جلوتر بودیم اما به واقع باید خدا قوت گفت به اهالی رسانهی ملی، چرا که اگر بنا باشد در این جنگ تمام عیار رسانهای ما هم بر سر تنها تصویر انقلاب آتش بباریم که دیگر هیچ.
# اهمیت همیاری ما و تلاش مضاعف صداوسیماییها زمانی بیشتر خود را نمایان میسازد که توجه داشته باشیم جهان در آخرین پیچ (انشالله) ظهور، با سرعت هرچه تمام تر به سمت آرمانهای ما در حرکت است. ایران هم اکنون نه دیگر به عنوان صرفاً یک مزاحم برای غرب که بلکه در نقش رقیب برای مدیریت جهان ظاهر شده است.
غربی که ابتدا با “جنگ نظامی” وارد شد و شکست خورد و بعد وارد فاز “جنگ فرهنگی” شد و هر چند موفقیتهایی هم داشت اما خوب فهمید که از این راه هم چیزی عایدش نخواهد شد و در “نه دی” مشاهده کرد که همهی سرمایهگذاریش به باد رفت؛ حالا هم با “جنگ اقتصادی” وارد شده که به حول و قوهی الهی تودهنی خواهد خورد البته قطعاً در صورتی که طبق نقشهی راهبر حرکت کنیم.
# و چه زیباست که بدانیم، بفهمیم و آگاه باشیم که انقلاب ما به سن بلوغ رسیده و دیگر جوان نیست، بلکه حالا در نقش الگو ظاهر شده و حتی کوچکترین اشتباههات هم شایستهی او نیست و باید بتواند در همهی زمینهها الگو ارائه دهد و به واقع این “بتواند” را چه کس بجز ما باید به فعلیت برساند؟