شخصیتِ واقعیِ نامزدها
خرداد ۱۰ام, ۱۳۹۲ دسته اجتماعی | ۴۵ دیدگاه »۱) خیلی از ما ایرانیها برای هوش ارزش زیادی قائل نیستیم. نمونهاش؟ همین انتخاب همسر مثلاً. خیلی از ماها در پاسخ به ملاکهای انتخابِ همسر به ظاهر، اعتقادات، خانواده، تحصیلات، هماهنگی فرهنگی و غیره اشاره میکنیم. اما چقدر برایمان هوشِ طرفِ مقابل مهم است؟ در صورتی که هوش میتواند به دنبال خودش بسیاری از چیزها مثل تحصیلات، فرهنگ، ثروت و غیره را به همراه بیاورد و جای خالی خیلی از چیزهای دیگر را هم پر کند. اما، کمتر کسی از ما به هوش در طرف مقابل فکر میکنیم.
۲) مناظرههای تلوزیونی امروز برگزار شد. تَعَدُدِ نامزدها یکی از مشکلاتِ جدی پیشروی مناظرهها بود. اگر قرار بود رودررو برگزار شود به چیزی نزدیک به ۲۸ مناظره نیاز بود و بیستوهشت مناظره حتی اگر وقت هم بود باز زیاد میشد. مُدلی که امروز از مناظرهها دیدیم علیرغم برخی اشکالات یک ویژگی بزرگ داشت. بسیار سعی شده بود نامزدها واقعیتِ درونی خودشان را بروز بدهند نه آنچه را که دوست دارند از خودشان نشان داده شود!
و اساساً مناظره یعنی همین. یعنی بفهمیم هر نامزد در واکنش به موقعیتهای مختلف چه میکند و به قول معروف چند مرده حلاج است. در بسیاری از کشورهای دنیا هم واکنشهای کوچکِ نامزدها در مناظرهها مهمتر از حرفهایشان میشود. در همین مناظرهی معروفِ موسوی؛ احمدینژاد هم اکثراً روی واکنشهایی که بجز ارائهی برنامه بود حرف زده میشد.

..
مناظره یعنی به چالش افتادن نامزد. واِلا وقت برای اعلام برنامه که فراوان هست. گاهی این چالش با رودررو شدن با نامزدِ دیگر ایجاد میشود و گاهی با رودرو شدن با کارشناسان. روددررو شدن با همدیگر که به دلیل تَعَدُدِ نامزدها امکانپذیر نبود. روددررو شدن با کارشناسان هم حرف و حدیث زیادی به همراه دارد که از ظرفیت کشور ما خارج است! پس چارهای نمیماند جز قرار دادن نامزدها در یک محیطی که مجبور بشوند منِ واقعیشان را به نمایش بگذارند. وقتی شعار، وعده، تخریب میشوند سه ضلعِ اصلی تبلیغات نامزدها؛ چه خوب شد که صداوسیما نامزدها را مجبور به نشان دادنِ خودِ واقعیشان کرد.
محدودیتِ زمانی باعث میشود صراحت و صداقت بالا برود. (چیزی شبیه به شبکهی اجتماعی توییتر که بیشتر از ۱۴۰ کارکتر نمیشود نوشت و همین باعث میشود این شبکه صریحترین و واقعیترین بازخود از کاربر را به نمایش بگذارد). مثلاً عمراً آقای روحانی اینچنین صریح مواضعش را میگفت. هرچند به نظرم اگر واحدهای زمانی به ۱۰ دقیقه یا بیشتر تغییر پیدا میکرد بهتر بود.
به نظرم همین مدتِدار بودن باعث میشد مشخص شود دقیقا یک نامزد برنامه دارد یا هی حرفهای قبلیش را تکرار میکند.
۳) چیز دیگری که صدای خیلیها را درآورده قسمتهای آخرِ مناظره بود. پاسخهای کوتاه و عکس. دوباره به پاراگرافِ اولِ نوشته برمیگردیم. عنصرِ هوش! ما طی تبلیغاتِ انتخاباتی چقدر با میزانِ هوش یک نامزد آشنا میشویم؟ تقریباً هیچ! اما این دو بخشِ آخر به نظرم اساساً ایجاد شده بود برای نشان داده شدنِ شخصیتِ واقعی نامزدها و میزانِ هوششان. اینکه یک نفر چقدر منفی یا مثبتاندیش است؟ یک نفر چقدر امیدوار است و چقدر ناامید؟ واکنش هر نامزد بخصوص به هر عکس؛ از منظرِ علمِ روانشناسی هزار حرفِ نگفته داشت. خیلی از این حرفها را مردم عادی هم میتوانستند بهفمند. اینکه یک نامزد در برابر هر عکس آیهی یاس میخواند؛ ولی در جمعبندیهای آخر میگفت من به آینده امیدوارم! حتی واکنشِ آقای عارف به نوع سوالات جای تامل دارد. اینکه مثلاً بعداً در کشور وقتی در مقابل یک عملِ اشتباهِ قرار گرفت چه برخوردی میکند.
اینکه فلان نامزد با هر عکس شروع میکرد به تخریبِ دولت قبلی یا شهرداری و غیره. اینکه طرفِ فرقِ بین معدن و درهی توریستی را نمیدانست. اینکه یک نامزد در واکنش به چندین و چند عکس فوراً به عنصرِ تکنولوژی اشاره میکرد! اینکه نامزدی به خودش زیادی غره است و به همین خاطر بر اساسِ هیچ و پوچ میگفت این معدن احتمالاً برای سمنان است و خیلی حرفهای دیگر.
۴) شاید این مناظرهها خیلی بهتر از این هم میشد انجام شود. بهتر بود که از قبل با نامزدها در میان گذاشته شود. مجری نباید میگفت سوالهای تستی تا حساسیت ایجاد نکند و… اما خوب بود. ما نیاز داریم به اینکه نامزدها را واقعی بشناسیم. منِ واقعی نامزدها را بشناسیم نه آن چیزی را که آنها میخواهند از خودشان به نمایش بگذارند.
۵) دوست عزیزی نوشته بود رئیسِ جمهور شئنی بجز خدمتگذاری ندارد که آقایان اینگونه شاکی شدهاند از پایین آمدنِ شإنشان.
۶) چقدر جای تفکرِ احمدینژادی خالی بود…